وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

 

سلام

امروز هم تمام شد. باز هم جریان دانشگاه را پیگیری کردیم.

عجب بی وجدان و نا انسان این نا استاد ( جعفر )

حتی به تمام جاهایی که احتمال می داده برای کار این بنده خدا می تونه سر بزنه زنگ شده.

خدایا این چی می خواد از جون این دانشجوی یچاره اش.

 

تمام امروز بر این گذشت و نامه نگاری راستی پروپزال حکیمه را هم نوشتم خدا رو شکر این هم از رو دوشم برداشته شد.

ببیمن می تونم این اخر سالی یه لپ تاپ مناسب بگیرم.

خوب دیگه برم که خیلی دیرهُ راستی رییس هم عوض کردند اونقدر پیشش نرفتم که عوض شد۱

چه شانسی داره طرف اخه امروز با خودم گفتم رزومش را می برم پیش شخص رییس

این هم عوض شد!

بی خیال دنیا همینه نمی دونم چرا اون رییس ۱۰ ساله عوض نشده!

 

 

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
rmin دوشنبه 30 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:36 ب.ظ http://rmin.blogsky.com

salay , khobi darya jan ? ey baba poole moon koja bood raftam gooshimo dadam tamir konan ! bad yani aval bordam garanti goft varshekast shode garantish =)) dige hichi bordam dadam tamir badesham ke vase khaharam ye gooshi kharidam hamin faghat vagarna poooolemooon koja bood =)) age pool dashtim ke weblog nemineveshtim =)) :D

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد