وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

انچه شنبه بر من گذشت ( اول محرم - اول بهمن و تهاجم... )

خوب انگار نباید می گفتم .

اره اشتباه کردم.

همیشه می گن ارامش

نه نبایدخیالت راحت باشه

شاید اون

ارامش قبل از طوفان باشه

همونی که شنبه به سرم امد.

و باز بی گناه

حالا دیگه حس می کنم کی دوباره می خواد حمله کنه

انگار از قبل برنامه ریزی میکنه

انگار تا نزنه دیگه تخلیه نمی شه

دیگه شک ندارم مریضه

یک مریض خطرناک

دیگه شک ندارمم دچار جنون انی می شه

البته ۱۰۰٪ دست خودشه و اگاهانه

اگاهانه اگاهانه

یا با اون پایه شکسته صندلی که الحق با تبر فرقی نمی کنه حمله می کنه

یا با کتری اب جوش

یا با پرتاب کتابهای روی قفسه

یا با کشیدن مو از ته سر و

پرتاب هر چی که دستش بیاد

از جمله لیوان چینی که بی نصیب نبودم و انچنان با نیرویی پرتاب کرد که سرم به اندازه ۵ تا گردو امد بالا

و در عجبم که چطور با این همه درد و با اون شدت پرتاب سرم نشکست .

یا از هوش نرفتم؟!

با ناخن های وحشناکش چنگ می زنه همانطور که شیر می دره

و با دندوناش گاز می گیره همانطور که سگ گوشت را پاره پاره می کنه

چشمهاش صورتم را فرقی نداره از لب و دهنو چشم و هر جا مثل کیسه بکس می بینه و مستقیم می فرسته

من این بار خوردم ولی مثل دفعات پیش سکوت نکردم

زدم به اندازه همون دردی که به من وارد می کرد اما فقط به ۲ تاش جواب دادم چون مطمئنا تحمل همان ۲ تا رو هم نداشت

مثل فیلم های روانی بود وقتی اب داغ کتری را از زیر در روی زمین کهمن واستاده بودم و در را باز نمی کردم ول می کرد تا بسوزمو در را باز کنمو مثل گرگ زوزه می کشید.

اون یک روانیه من شک ندارم.

شک ندارم.

اینهم عکس فقط یه قسمت از تهاجمش :

کاش همه دفعات عکس گرفته بودم. اون وقت یه روز می دید که چه جنایت کایه. دفعه قبل تمام بدنم از بالا تا پایین به این صورت رنگین شده بود . وسعت بعضی از انها با یک وجب هم می رسید با کبودی بسیار شدید در حد بنفش و قرمز پررنگ.

عکس ها زیادن ولی همین ۲ تا بسه

فقط ۵ جا از زانو به پایین بود هر کدام به اندازه دایره ای به شعاع ۳ُ هنوز باگذشت هفته ای بیشتر اثار ودردش کامل حس می شه.

باورم نمی شد من ...

 

 

 

 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
تنهاترین تنهایان دوشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 03:05 ب.ظ http://tanhatarinetanhayan.blogsky.com

به نام تنــهاتـرین تنــها
0000000000000000
سلام دوست عزیز وبلاگ نویس
از باب استعاره نیست اگر عاشورا را قلب تاریخ گفته اند
زمان هر سال در محرم تجدید می شود و حیات انسان هر بار در سید الشهدا ...
آغاز ماه عزای حسین بن علی (ع) و یارانش بر شما تسلیت باد
فقط خواستم بگم هرکس پیش شما آمد و گفت کربلا خیلی قشنگه راست گفته راست
و در آخر :
شما رو به خدا ، خدا رو فراموش نکنید ...
التماس دعا
در پناه حضرت دوست همیشه شاد باشید و امیدوار.
0000000000000000000000000000000000000
__________________امضاء : تنــهاتـرین تنــهایـان

rmin دوشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 07:34 ب.ظ http://rmin.blogsky.com

axha ro natonestam bebinam .. mamnoon dobare sar zadi in kasi ro ham ke gofti man esmesho ta hala nashdine bodam , yani ziad sar o karam ba sher o ketabo nevisandehaye dige nist nemidonam shayad mohem nabashe chand salame o az kojam vali chon khasti migam , 21 salame daneshjoo hastam chabahar age bedooni kojast , computing and information systems mikhonam vaa in ke emm khonamomoon ham tehrane va pas farda ham daram miram khone bad az 5 mah :P khosh bashi doost dashtam axa ro bebinam ke baz nemishod serveresh moshkel dasht ...

rmin سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 01:52 ق.ظ

taze axa ro didam , to divonehey ke ba un zendegi mikoni ya un ? nemidunam to in modat ba neveshtehat ye joor nazdik shodam behet albate ehsase mane mese ye doost va alanam be khatere hamin narahatam ke chera dostam khodesh khodesho azab mide ?

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد