وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

صبح جمعه کمی مانده به ظهر

 

سلام

امروز خیلی سرحالم خیلی نسبتا به چند روز پیش البته.

فقط یکمی دوست داشتم ادمها نظر برام گذاشته بودند تا بتونم با هاشون ارتباط برقرار کنم تا بتونم تعاملی با تفکرشون داشته باشم و بفههمم که بقیه هم هستند و یه طور دیگه به زندگی نگاه می کنند.

فکر می رکدم دیروز عصر و امروز صبح که خیلی ها بیشتر وقت دارند بیشتر سراغ اینترنت امدن  ولی حالا که فکر می کنم می بینم اره می یان ولی بیشتر یا چت می کنند یا به علایق خودشون مشغول می شن و اتفاقا اصلا وقت نمی کنند بیان این طور جاها .

ولی خوب دست ما از چت کوتاست و فقط می تونم بینوسم شاید کسی ببینه و بیاد برای من کامنتی بزاره و من بعدها باهاش اشنا بشم .

 

خوب بی خیال

این هم خودش دنیایی داره و کم هم زیبا نیست .

فعلا من هم برم یه گشتی بزنم

تا بعد

         شاید باز هم امیدی باشه

 

نظرات 1 + ارسال نظر
محمد جمعه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:19 ق.ظ http://www.wall.blogsky.com

امیدوارم همیشه اینطوری باشید
موفق و شاد با شید...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد