وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

یک روز دیگه

 

 

سلام

امروز هم مثل دیروز هیچ حال و حوصله ای ندارم. با اینکه هوا عالی و کاملا بوی بهار را می شه همه جا حس کرد  ولی نمی دونم چرا دلم مدام بهانه می یاره بهانه بهانه

مثل بچه هایی که مریضند و تب دارند مثل اونها که مدام غر می زنند وای که چقدر خودم از ادم غرغرو متنفر بودم .

چقدر ادمها می تونند عوض بشن!

دلم یه دوست می خواد یه دوست مهربون یکی که دیگه برای همیشه پیشم باشه بتونم پیشش باشم دوستم داشته باشه خود خود من و شخصیت من و نه من و برای خودش دوست داشته باشه مثل ...

نه نمی دونم چی می خوام مثل دیوانه ها الکی با شماره های رندم موبایل بازی می کنم . تو اینترنت اگهی می دم  در به در به دنبال شریک زندگیم می گردم دیگه از این وضع خسته شدم م

می دونی چیه خوشی زیاد دلم و زده . از وقتی که ناهید هم ازدواج کرد دیگه بدتر شدم.

نمی دونم چمه ولی اون و می خوام باهاش باشم . از این وضع بیام بیرون دیگه تحمل تنهایی کشنده رو ندارم. بابا غلط کردم گفتم نمی خوام ازدواج کنم

 

من می خوام ازدواج کنم

 

                 

 

  آهای  ....

 

 

                                                         پس کجایی؟

 

نظرات 1 + ارسال نظر
دختری که هیچ کس و جز تو نداره پنج‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 10:59 ق.ظ http://banooyemah.blogsky.com

سلام
مسافری هستم به مقصد بهشت َ در این سفر به دنبال هم راهی میگردم که همسفر م باشد . همسفری متفاوت از دیگران با تفکر بالا و اهل علم و دانش با کوله باری از معرفت که همراهی ام کند شاید در این سرزمین یافتم
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد