وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

سلام چهار شنبه عزیز

 

سلام تولد وبلاگم مبارک یه چهرشنبه دیگه !

نمی دونم چرا همیشه از چهارشنبه ها خوشم می امد. همش بهم انرژی می ده.

امروز یه روز خوب دیگه بود صبح بابا من و بیدار کرد و ساعت ۵ دقیقه به ۵ از خونه زدیم بیرون و ۶ امدیم خیلی خوب بود  خیلی.

یه تحول دیگه هم که این روز ها مثل مایع ظرف ضویی داره چربی های روح و روانم را پاک می کنه این بود که بعد از دل گیر شدنم روز دوشنبه دیگه داشتم داغون می شدم که دم غروبی یک چیزی من و کشید به سمت بیرون و ناخداگاه گفتم مامان حال داری نماز بروم مسجد. این چند سالی که این محله هستیم تا حالا مسجد نرقته بودم و نمی دونستم اصلا کجاست . در اوج بی حوصلگی راه افتادم ولی باورم نمی شد وقتی بر می گشتم انگار سبک بودم می دویدم اینقدر انرژی و شادابی . دیروز غروب هم رفتم و باز نیرویی مضاعف تر از دیشبش  تو نماز احساس می کردم بال در اوردم و سبک شدم احساس می کردم صد ها فرشته افتادن به جونم را دارم زنگارهای بسته رو دلم و سوهان می کشن و برق دلم داره کمکم در می اد.

دیروز خیلی روز خوبی بود. کلی وبلاگ دیدم با کلی تفکر اشنا شدم که بعضی هاشون را برای اینکه یادم نره روی وبلاگم گذاشتم و دیدم اسمان هر کجا هم همین رنگ است . و روحیه من چیز خاصی نیست یک اپیدمی همه گیر . و من خوشحالم که دارم برش پیروز می شم.

این عکس را دیروز تو یکی از وبلاگ ه ا دیدم ازش خوشم امد اینجا می گذارمش :

http://manimoghaddam.blogfa.com/

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد