وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

اسکار ۲۰۰۷ ( نامزدهای بهترین کارگردانی )

تک چهره های اسکار: نامزدهای بهترین کارگردانی
 
اسکار

در هفتاد و نهمین دوره مراسم اعطای جوایز اسکار که در 25 فوریه در سالن کداک واقع در لس آنجلس برگزار می شود، اسکار بهترین گارگردان به یکی از پنج کارگردان زیر اهدا خواهد شد.

مارتین اسکورسیزی - از دست رفته

مارتین اسکورسیزی با فیلمهایی همچون راننده تاکسی، گاو خشمگین و رفقای خوب نزدیک به چهار دهه بر سینمای آمریکا مسلط بوده است.

علیرغم اعتباری که او را در رده جان فورد، بیلی وایلدر و اورسن ولز قرار می دهد، این فیلمساز ایتالیایی - آمریکایی هرگز برنده اسکار نشده است.

این کارگردان 64 ساله در دهه هفتاد میلادی در کنار کسانی همجون ویلیام فریدکین، فرانسیس فورد کاپولا و استیون اسپیلبرگ به عنوان یک استعداد تازه مطرح شد.

او که در ابتدا می خواست کشیش شود، پس از فارع التحصیل شدن از دانشکده فیلمسازی دانشگاه نیویورک مورد توجه راجر کورمن قرارگرفت.

فیلم خیابانهای پائین شهر در سال 1973 سبک ویژه او را مشخص کرد و رابطه او را با رابرت دنیرو و هاروی کایتل، دو بازیگری که بعدها نیز با آنها همکاری کرد، قوام بخشید.

در حالیکه بیشتر فیلمهایش آثاری کلاسیک محسوب می شوند، چند فیلمش هم مورد توجه تماشاگران و منتقدان قرار نگرفت.

سلطان کمدی،کاندن و دوران معصومیت از جمله این فیلمهاست.

دو فیلم قبلی او که در هر دو لئوناردو دی کاپریو بازی داشت، دار و دسته های نیویورک (2002) و هوانورد (2004) با عکس العملهای دوگانه مثبت و منفی مواجه شد.

اما از دست رفته یک فیلم حادثه ای تاثیرگذار که اسکورسیزی را به دنیای آشنای تبهکاران بازمی گرداند، به عنوان بازگشتی اساسی به این نوع فیلم مورد تحسین واقع شده است.

کلینت ایستوود - نامه های ایوو جیما

کلینت ایستوود که دهه های متمادی ابرستاره نامدار فیلمهای وسترن و حادثه ای بود، آرام آرام به کارگردانی که برنده جایزه می شود تبدیل شده است.

در واقع، او بیشتر موفقیتهای خود را نیز در مقام کارگردان به دست آورده است.

ایستوود نخستین اسکارش را در سال 1993 برای وسترن تجدیدنظرطلبانه اش به نام نابخشوده برد. آن فیلم در آن سال هم جایزه بهترین فیلم و هم اسکار بهترین کارگردانی را برد.

در سال 2005 هم فیلم دیگری از او به نام دختر میلیون دلاری، که داستانش در عالم بوکس می گذشت، بار دیگر همان دو جایزه را برد.

خود ایستوود در هر دوی این فیلمها بازی داشت و هر دوبار نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر شد.

اما با آنکه او کارش را بازیگری آغاز کرده، هنوز آکادمی استعداد او را دراین رشته به رسمیت نشناخته است.

ایستوود در سال 1930 در سن فرانسیسکو به دنیا آمد و ابتدا با بازی در نقشی در یک سریال وسترن تلویزیونی به شهرت رسید.

این شهرت باعث شد تا نقش "مرد بی نام" سه فیلم وسترن ایتالیایی معروف ساخته سرجیولئونه را به او بدهند.

طی سالیان متمادی او همواره نقش کابوی های آرام و مردم گریز و پلیس های آرام و مغرور را بازی کرده است.

اما اشتباه است اگر فکر کنیم که این تنها هنری است که او در چنته دارد.

او که استعداد موسیقی دارد، عشق خود را به موسیقی جاز در فیلم پرنده (1988) با شرکت فارست ویتاکر که در نقش چارلی پارکر بازی کرد، نشان داده است.

کارگردانی نه یک فیلم بلکه دو فیلم درباره جنگ جهانی دوم - نامه هایی از ایوو جیما وپرچمهای پدران ما - آنهم در 76 سالگی نشان می دهد که بازنشستگی هنوز برای این غول واقعی سینما زود است.

استیون فریرز - ملکه

استیون فریرز که یکی از دو کارگردان بریتانیایی است که امسال نامزد دریافت اسکار بهترین کارگردانی شده، سی سال است که در کارش با موفقیت پیش رفته است.

در مهارتش در کار کردن با بازیگران و طرز کار نامحسوس و آرامش با دوربین هیچ تردیدی نمی توان داشت.

اما بیش از هرچیز، این مهارتهای گوناگون اوست که او را قادر ساخته که در صنعت فیلمی که توان زیادی می طلبد، پیوسته و بسیار کار کند.

او در سال 1941 در لستر انگلستان به دنیا آمده و کارش را با دستیاری لیندزی آندرسون آغاز کرد.

کارش در سریال تلویزیونی مشهور بی بی سی به نام نمایش امروز مورد توجه واقع شد.

اما در سال 1985 با فیلم لباس شویی زیبای من با شرکت دانیل دی لوئیس بود که مورد توجه هالیوود قرار گرفت. این فیالم نگاهی تحریک آمیز به بریتانیای دوران تاچر داشت.

از آن زمان تا کنون او هم در بریتانیا و هم در آمریکا به فیلمسازی مشغول بوده است.
در سال 1988 با فیلم رابطه های خطرناک، گلن کلوز را به نامزدی جایزه اسکار بهترین بازیگر زن رساند و خود نیز در سال 1990 برای فیلم کلاهبردارها نامزد دریافت اسکار بهترین کارگردانی شد.

پس از آن و به دنبال چند کار ناموفق بار دیگر با فیلمهای وانت و چیزهای زیبای کثیف به موفقیت دست یافت.

در سال 2003 با فیلم معامله نامش به عناوین روزنامه ها راه یافت. این فیلم تلویزیونی درباره قراری بود که که گفته می شود میان تونی بلر و گوردون براون بر سر اینکه کدامیک در سال 1994 رهبر حزب کارگر شود ،ساخته شده بود.

با موفقیت آن فیلم، فریرز بار دیگر با پیتر مورگان نویسنده فیلمنامه ملکه به همکاری پرداخت و همین فیلم بود که برای دومین بار او را نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین کارگردانی کرد.

پل گرین گراس - یونایتد 93

پل گرین گراس که در سال 1955 در ساری انگلستان به دنیا آمده، ابتدا با برنامه خبری تلویزیونی دنیا در حرکت مشهور شد.

تجربه اش در کار گزارشهای مستند در کار فیلمسازی اش مفید واقع شد و او بیشتر فیلمهایش را بر اساس ماجراهای واقعی ساخته است.

اولین فیلم سینمایی اش با عنوان برخاسته را در سال 1989 ساخت که داستانش درباره یک سرباز بریتانیایی است که در پایان جتگ فالکلند در آرژانتین جا می ماند.

بعد از یک دوره دیگر فیلمسازی برای تلویزیون، گرین گراس در سال 2002 فیلم یکشنبه لعنتی را ساخت که بازسازی ماجرای تیراندازی به 13 غیرنظامی در جریان یک تظاهرات در ایرلند بود. سبک خاص گرینگراس در این فیلم کاملا آشکار است.

او با استفاده از روایت شاهدان عینی و دوربین روی دست تماشاگر را به درون ماجراها کشاند.

این فیلم خرس طلایی جشنواره برلین را بطور مشترک با فیلم دیگری برد و در فستیوال ساندنس آمریکا نیز جایزه ویژه تماشاگران را گرفت.

در سال 2004 در فیلمنامه اوما بار دیگر به ماجراهای ایرلند شمالی پرداخت و ماجرای یک بمب گذاری را که چهار سال پیشتر اتفاق افتاده بود بازسازی کرد.

در همان سال نخستین فیلم هالیوودی اش را به نام برتری بورن ساخت. این دومین فیلم از یک سری فیلم درباره یک مامور مخفی مبتلا به فراموشی است که علیه کارفرمایان سابق خود سر به شورش بر می دارد.

اخیرا نیز او بار دیگر با بازیگر آن فیلم مت دیمون همکاری کرد و قسمت بعدی آن فیلم را با نام اولتیماتوم بورن ساخت.

با فیلم یونایتد 93 که درباره آخرین ساعات زندگی مسافران تنها هواپیمایی است که در جریان رویدادهای 11 سپتامبر به هدف هواپیماربایان برخورد نکرد، گرین گراس برای نخستین بار نامزد دریافت جایزه اسکار شد.

پل گرین گراس می گوید: "به نظر من سینما برای اینکه ادامه داشته باشد، باید به رویدادهای معاصر بپردازد."

الخاندرو گونزالس اینیاریتو - بابل

الخاندرو گونزالس اینیاریتوی 43 ساله جوانترین فیلمسازی است که امسال نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین کارگردانی شده است.

او که متولد سال 1963 در مکزیکوسیتی است، کارش را با آهنگسازی و پخش موسیقی آغاز کرد و سپس به ساختن فیلمهای تبلیغات بازرگانی روی آورد.

او با همکاری فیلمنامه نویسش، گی یرمو آریاخا طرحی برای ساخت 11 فیلم کوتاه درباره تناقضهای زندگی در مکزیکوسیتی تهیه کرد.

بعد از سه سال و چندین بار بازنویسی این پروژه به اولین فیلم بلند آنها تبدیل شد که عشق سگی یا آمورس پروس (2000) بود.

این فیلم سه داستان مجزا را بیان می کرد که نقطه پیوندشان یک تصادف وحشتناک اتومبیل بود. این فیلم نقطه آغاز سبک ویژه اینیاریتو شد که اساس آن بر گفتن داستانهای چند لایه استوار است.

با موفقیت این فیلم او به هالیوود راه یافت و فیلم 21 گرم را با شرکت شون پن، نائومی واتس و بنیسیو دل تورو ساخت.

واتس و دل تورو برای بازی در این فیلم نامزد اسکار شدند.

فیلم بابل که نامزد دریافت هفت جایزه اسکار است، خط دراماتیک مشابهی را دنبال می کند که شخصیتهایش در سه قاره مختلف هستند.

این فیلم در گلدن گلوب جایزه بهترین فیلم دراماتیک را گرفت. پیش از آن اینیاریتو جایزه بهترین کارگردانی را از جشنواره کن گرفته بود.

در سالی که آلفونسو کوآرون و گی یرمو دل تورو هم نامزد دریافت جایزه اند، نامزدی ایناریتو در رشته بهترین کارگردانی رویداد عمده ای برای سینمای مکزیک به شمار می آید.

ایناریتو می گوید: "از نظر من این به معنای عبور از مانعی است که پیش از این کسی نتوانسته بود از آن بگذرد. این وجودم را از شادی و افتخار سرشار می کند."

 

اسکار ۲۰۰۷ ( نامزدهای بهترین بازیگر نقش اول مرد )

نامزدهای اسکار بهترین بازیگر نقش اصلی مرد
 
شرح حال نامزدهای جایزه اسکار بهترین بازیگر مرد در مراسم اسکار سال 2007 که روز 25 فوریه در سینمای کداک در لس آنجلس برگزار خواهد شد.

لئوناردو دی کاپریو - الماس خونین

هنگامی که لئوناردو دی کاپریو با فیلم تایتانیک به شهرت جهانی دست پیدا کرد، بخاطر بازی در فیلمهایی همچون زندگی این پسر،چه چیزی گیلبرت گریپ را می خورد و رومئو + ژولیت برای خود صاحب اعتباری بود.

در الماس خونین دی کاپریو نقش یک قاچاقچی را بازی می کند

اما فیلم تایتانیک که در سال 1997 برنده 11 جایزه اسکار شد توجه هالیوود را به سوی او جلب کرد.

او سپس در فیلمهای ساحل،دار و دسته های نیویورک، اگر می توانی مرا بگیر و هوانورد نقش آفرینی کرد.

فیام هوانورد که دی کاپریو نقش هوارد هیوز کارگردان سرشناس را در آن بازی می کرد، نامزدی اسکار بهترین بازیگر را برایش به ارمغان آورد.

در سال گذشته دی کاپریو بسیار پرکار بود و در فیلمهای الماس خون و از دست رفته بازی داشت.

دی کاپریو برای این نقشها دوبار نامزد جایزه گلدن گلوب برای بهترین بازیگری در نقشهای دراماتیک شد.

دوبار هم برای بازی در همین فیلمها نامزد دریافت جایزه انجمن بازیگران سینما شد. او بخاطر بازی در فیلم الماس خونین نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول و برای فیلم ازدست رفته نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش دوم شد.

دی کاپریو که متولد سال 1974 در لس آنجلس است، کار بازیگری را در سال 1990 با سریال تلویزیونی بچه داشتن آغاز کرد.

فارست ویتاکر - آخرین پادشاه اسکاتلند

از جمله فیلمهای اخیر ویتاکر اتاق امن و باجه تلفن (هردو محصول سال 2002) است

فارست ویتاکر بازیگر آمریکایی بخاطر ایفای نقش ایدی امین دیکتاتور پیشین اوگاندا در فیلم آخرین پادشاه اسکاتلند تحسین شده است.

ویتاکر پیش از آنکه نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر شود، جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر نقشهای دراماتیک را برد و از سوی محفل منتقدان فیلم نیویورک و انجمن منتقدان فیلم لس آنجلس و شورای ملی نقد و همچنین انجمن منتقدان فیلم برنامه های رادیویی نیز تحسین شد.

این بازیگر 46 ساله در یکی از اولین حضورهایش روی پرده در فیلم گذر سریع زمان در ریجمونت های همبازی نیکلاس کیج و شون پن بود.

بدنبال آن او در فیلمهایی همچون جوخه،صبح به خیر ویتنام و رنگ پول بازی کرد. در سال 1998 او در فیلم پرنده به کارگردانی کلینت ایستوود نقش چارلی پارکر نوازنده موسیقی جاز را ایفا کرد. در جشنواره کن بهترین بازیگر شناخته شد و نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب شد.

در بریتانیا او را بیشتر بخاطر ایفای نقش جودی گروگان ارتش آزادیبخش ایرلند در فیلم بازی گریه محصول سال 1992 می شناسند.

از جمله فیلمهای اخیر او اتاق امن و باجه تلفن (هردو محصول سال 2002) است.

در دهه 1990 به کارگردانی و تهیه کنندگی روی آورد که مهمترین کارش در این دوران در انتظار بازدم باشرکت ویتنی هوستون (1995) بود.

در سریال تلویزیونی پلیسی سپر و مجموعه تلویزیونی بیمارستانی بخش اورژانس هم بازی کرده است.

او در سال 1996 با بازیگری به نام کیشا ویتاکر ازدواج کرده و از او دو دختر دارد. او از یک رابطه قیلی نیز دارای یک پسر است و در عین حال ناپدری دختری که همسرش از ازدواج قبلی دارد نیز هست.

ویل اسمیت - به دنبال خوشبختی

اسمیت در این فیلم که بر اساس رویدادهای واقعی ساخته شده به همراه پسرش جیدن ایفای نقش کرده است

ویل اسمیت هم بعنوان بازیگر سینما و تلویزیون و هم به عنوان یک خواننده رپ از شهرت زیادی برخوردار است.

اسمیت که در ابتدا مجری یک برنامه تلویزیونی بود در سال 1990 در یک سریال مشهور در تلویزیون ان بی سی نقش یک مجری تلویزیون را ایفا کرد.

این برنامه شش سال ادامه پیدا کرد و پایه ای شد برای کار بازیگری سینما که اسمیت آن را از سال 1993 با ایفای نقش یک کلاهبردار همجنسگرا در فیلم شش درجه جدایی آغاز کرد.

اما با فیلم پسرهای بد و بازی در کنار مارتین لارنس بود که اسمیت به موقعیت یک ستاره سینما دست پیدا کرد.

به دنبال آن او در فیلمهای بسیار موفق و پرفروش روز استقلال و مردان سیاهپوش ظاهر شد اما فیلم غرب وحشی وحشی موفقیتی کسب نکرد.

اسمیت با فیلمهای دشمن حکومت،مردان سیاهپوش 2 ، پسرهای بد 2 ، هیچ و روبات بار دیگر به موفقیت دست یافت.

او نخستین بار در سال 2001 و برای ایفای نقش محمد علی (کلی) در فیلم علی که درباره زندگی این بوکسور نامدار بود نامزد دریافت جایزه اسکار شد.

در عین حال، اسمیت کار موسیقی را هم ادامه داد و دو ترانه مردان سیاهپوش و فقط خودمون دوتا که در فیلم مردان سیاهپوش خوانده بود بشدت پرطرفدار شدند.

ویلارد کریستوفر اسمیت جونیور در سال 1968 در فیلادلفیا به دنیا آمد. او از ازدواجش با بازیگری به نام جدا پینکت صاحب دو فرزند شد که از میان آن دو جیدن کریستوفر سایر با او در فیلمهای به دنبال خوشبختی و دوران ویلو کمیل همبازی شد.

ویل اسمیت پسری هم به نام ویلارد کریستوفر سوم از ازدواج قبلی اش دارد.

پیتر اوتول - ونوس

اوتول نقش بازیگر سالخورده ای را بازی می کند که مفتون زنی جوان شده است

پیتر اوتول بازیگر افسانه ای که همه او را با فیلمهایی همچون لورنس عربستان،بکت،شیر در زمستان و خداحافظ آقای چیپس بخاطر دارند، برای بازی در فیلم ونوس برای هشتمین بار نامزد دریافت جایزه اسکار شده است.

او تا کنون سه جایزه گلدن گلوب، یک جایزه امی و یک اسکار افتخاری گرفته است.

اوتول که اینک 74 ساله است بازیگری را در دهه پنجاه میلادی در کنار آلبرت فینی، ریچارد هریس و آلن بیتس در آکادمی سلطنتی هنرهای دراماتیک فراگرفته است.

او کار بازیگری را روی صحنه آغاز کرده و بعنوان یکی از بهترین بازیگران آثار شکسپیر شناخته شده است.

اوتول بازیگری در سینما را در سال 1962 با فیلم لورنس عربستان آغاز کرد و برای نخستین بار بخاطر بازی در همین فیلم نامزد اسکار شد.

او شش بار دیگر نامزد اسکار شد تازه ترینش در سال 1983 برای فیلم سال محبوب من بود.

در سال2003 آکادمی یک جایزه اسکار افتخاری را برای فعالیتهای همه عمر به او اعطا کرد و البته او ابتدا از گرفتن این اسکار ابا داشت.

اما هنگامی که دریافت چه او در مراسم حاضر باشد و چه حاضر نباشد آکادمی در هر حال این جایزه را به او خواهد داد، موافقت کرد که جایزه را بگیرد.

رایان گاسلینگ - Half Nelson

قتل از روی شماره و بمان از دیگر فیلمهای گاسلینگ هستند

رایان گاسلینگ بازیگر 26 ساله کانادایی بخاطر بازی در فیلم Half Nelson در نقش آموزگاری که با کمک یکی از شاگردانش با مساله اعتیادش مواجه می شود نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگری شده است.

اما او هم با ایفای نقش در سریالهای تلویزیونی و فیلمهایی همچون مومن و دفترچه یادداشت پیش از این به اعتبار دست یافته بود.

گاسلینگ که در شهر لندن ایالت اونتاریوی آمریکا به دنیا آمده، با آموزه های مسلک مورمون بزرگ شده است.

او کارش را از 13 سالگی در کنار بریتنی اسپیرز، کریستینا اگیلرا و جاستین تیمبرلیک در میکی ماوس کلاب آغاز کرد.

بازیش در Half Nelson او را نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر از انجمن بازیگران کرد. او بخاطر ایفای نقش در همین فیلم جایزه بهترین بازیگری را از جشنواره فیلم استکهلم گرفته است.

با آنکه گاسلینگ آموزش رسمی بازیگری ندیده، بازیهایش عاطفی و تاثیرگذار توصیف شده است.

در این رقابت نیز در نهایت :

جایزه بهترین بازیگر نقش اصلی مرد را نیز ریس وتیرسپون، برنده اسکار پارسال اهدا کرد. فارست ویتاکر بازیگر نقش ایدی امین در فیلم آخرین پادشاه اسکاتلند که او نیز مانند هلن میرن بخت اصلی اسکار محسوب می شد، این جایزه را دریافت کرد.