وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

دلم گرفته چرا

صبح که نه ساعتهای 10 بهم پیام داد و پرسید خوبم یا نه

جوابشو دادم

بعد داداش زنگ زد

الهی قربونش برم مجبور شدم جریان زنگ زنش زو بهش بگم و به قول خودش پر شد از انرژی منفی

دوست نداشتم این اتفاق بیوفته ولی هیچ راهی برای راهنماییش بلد نیستم متاسفانه و نمی دونم باید چیکار کرد.

متاسفانه زن عاقل و مهربونی نداره و بهش زور می گه. و خیلی مادی و جاه طلبه

خلاصه الان قبلم گرفته چشام پر از اشکه و نمی دونم باید چیکار کنم. یک مستأصل به تمام معنی هستم.

هنوز زنده ام

ساعت 5و نیم رسیدم تهران

هنوز زنده بودم. دیشبش تا 4 می دونم که بیدار بودم و هزارجور فکر تو سرم بود و گاهی می دیدم دارم های های اشک می ریزم.

یادم اومد به سال 79 وقتی همین مسیر رو به سمت شیراز می رفتم و اخرین دیدارم از حاج خانم بود. تمام مسیر رو گریه کرده بودم و همه مسافرا و راننده نگرانم شده بودند.

چه مسیریه این مسیر رشت و چقدر زندگی تکرار می شه انگار

ما لیاقت همو نداشتیم. یعنی اون با پیوستنش به یکی دیگه نشون داد لیاقتش رو نداشتم و من هم با این رفتارش به این نتیجه رسیدم که قطعا لیاقت زندگی با منو نداشت. 

هر چی بود تموم شد. به گذشته بر نخواهم گشت. و مثل خونه که سپردم به خدا و برام اهمیتی نداره. اینو هم فراموش می کنم. به درک این هم یک سرمایه گذاری اشتباه دیگه بود. 

حالا فقط نوبت خودمه 

خودم و خودم. تنها منبع ای که باید شش دنگ حواسم بهش باشه و تا می تونم روش سرمایه گذاری کنم. 

این دنیا همه چی به درد نخوره. و ادمها فانی و بی فنا و رفتنی

این نیز بگذرد و گذشت

همه چی با هم. امروز حس دیگه ای دارم. خالی از همه، خالی از همه کس

و اون هم شد یکی مثل سایر دوستان . همین و بس

من فقط یک امانت دارم برای اموالش که به زودی اونها رو هم تکلیفش رو روشن می کنه.

نمی خوام به اینده فکر کنم. می خوام تو امروز باشم

امروز 5 کلاس دکتر تصدیقی دارم و هیچیز بهتر از این نیست. 

حالا می خوام بخوابم

راستی فرانسه با همون یک گل برد. این یعنی هنوز تازه واردها نتونستم حرفی برای گفتن داشته باشن. ولی امید چیزه خوبیه

یک روز یکی هم می یاد تو زندگی من. یکی که بینظیره یکی که خیلی دوستم داره و من هم و اینبار تا ابد با هم می مونیم. 

اصلا مهم نیست الان چقدر تنهایم.