وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

یک روز بعد

سلام امروز 5 مرداد بود و تقریبا روز خوبی بود حداقل حالم از دیروز بهتر بود. صبح اول وقت جلسه داشتم و اقای رییس خیلی خوب بود و جلسه با اعتماد به نفس کامل تموم شد. بعد هم نشستم تو اتاقم و چند تا کار کردم از بس بی خود بوده یادم نمی یاد. یعنی یادم اومد ولی ارزش نوشتن نداشت.

دیروز تا 8 سر کار بودم. بعدش اومدم بیرون به علی زنگ زدم خنده دار بود. نشناختم. 

بعد در مورد اختراع خلاقیت و ... حرف زدیم بعد پیاده اومدم خونه. 

خوب بسه. امروز کسی پیشنهاد ازدواج نداده هنوز.  ولی هنوز مونده از امروز