وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

وقتی گوشی برای شنیدن...

پاره ای از افکار بی مشتری و حرفهای به سخره گرفته شده

13 به در

با اعظم و مهسا رفتم بیرون درکه تا جنگل کارا هم اون ور تر بعدش هم رفتم خونشون خیلی خوش گذشت ولی خسته شدم کمی

وحید من امروز سنگ تموم گذاشت 10 بار پیام زنگ 

عزیزم حتی عکس خانواده اش رو هم برام فرستاد

خیلی دوست داشتنی هست کاش می تونستم باورش کنم

همسر گفتنهاش بهم نمی چسبه

باورس ندارم انگار ت توهم ام تو رویا

اگر منو ببینه خوشش نیاد چی؟

خدایا فقط تو می تونی بهم کمک کنی و تو حلال مشکلات منی


دوستت دارم خدا خیلی زیاد ممنونم که هستی


نظرات 1 + ارسال نظر
وحید یکشنبه 13 فروردین‌ماه سال 1391 ساعت 10:59 ب.ظ http://loheyadbood.blogsky.com/

ممنون.
چی می تونم بگم جز تشکر؟
همیشه امیدم به خداست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد